شمال نیوز: اگر به تاریخچه مديريت عالي استان ( 14 ) استاندار و ( 6 ) سرپرست بعد از انقلاب اسلامي بنگریم ، بیشترین دوره مديريت مربوط به مرتضی حاجی با 64 ماه 3 روز (در2دوره ) و کمترین را هم به سرپرستی بوشهری با ( 17 ) روز بود . از بین بوشهری ، رفیعی پور ، طاهائی ( اول ) ، قربانی ، رحمانزاده ، صالحی مجموعآ حدود 3 سال به عنوان سرپرست امور استانداری را به عهده داشتند . الباقی 14 مدير عالي در مقام استاندار يعني طباطبائی ، مصحف ، حاجی ( 2دوره )، مجد ارا ، مفیدی ، کشاورزیان ( 2دوره )، گرانمایه پور ، انصاری ، پنجه فولاد گران ، شفقت ، كريمي ، و طاهائي مجموعآ (32 ) سال با ميانگين 27 ماه با حکم دولت استاندار بودند .

براي اينكه درك درستي از موضوع داشته باشيم نياز است دوره سرپرستي را از دوره استانداران تفكيك نمائيم هر چند بعضی از همین سرپرستان مدیران لایقی از كار در آمدند . در مقابل اگر عملكرد استانداراني كه با حکم دولت منصوب شدند و رفتارشان از زواياي مختلف مورد كنكاش قرار گيرند و مواضع گروهي و جناحي آنان را با همديگر مقايسه نمائيم نتيجه معنا داري حاصل ميگردد و معلوم ميشود برنامه راهبردي آنها در اداره امور استان چگونه بوده است؟ اين ارزيابي موجب ميشود در اين برهه زماني با انتخاب صحيح اجازه ندهيم استان مازندران ميدان آزمون خطا باشد تا در معادلات سياسي مديران ضعيف به استان مازندران تحميل نگردند . براي ارزيابي عملكرد اين 14 استاندار لازم است جريان حاكم بر دولتها را به دوران 1- جنگ تحميلي و دفاع مقدس ، 2- دوران سازندگي 3- دوران اصلاحات 4 – دوران اصولگرائي تقسيم كنيم و براي رسيدن به نتيجه ،مديريت عملكرد استانداران را با رويكرد دولتهايشان بررسي نمائيم.

1- دوره جنگ تحميلي ودفاع مقدس : حضور آقایان طباطبائي ، مصحف ، حاجی و مجدارا عمومآ دردوران دفاع مقدس بود و اين استانداران تابع وضعیت جنگی كشور و دفاع مقدس بوده و مدیریت استان استراتژی تهیه و تدارکات پشتیبانی جنگ را به عهده داشتند که همراه با مردم شهيد پرور کارنامه موفق از خود باقي گذاشتند به خصوص اقاي مرتضي حاجي و مرحوم مهندس مجد ارا . اما انچه مورد نقد مديريت اوايل انقلاب ميباشد . عدم استفاده صحیح از سهم اختصاص یک روز پول نفت ، رشد نامتوازن و گسترش شهر سازي ، مهاجرت روستائيان و شكل گيري حاشيه شهرها ، بروز و ظهور بروكراسي اداري .

2- دوره سازندگي : مفیدی و کشاورزیان ( اول ) و دوره نسبتا طولانی گرانمایه پور که با پایان دوران دفاع مقدس و شروع سازندگی تا سال 1376 در استان حضور داشتند . استراتژی دولت ايت الله هاشمی رفسنجاني سازندگی كشور وباز سازي مناطق جنگي بود . البته استان مازندران از خرابيهاي دوران دفاع مقدس بدور بود . ولي به دليل سر سبزي از سفره گسترده شده سازندگي به ميزان واقعي كه در توليد ناخالص ملي سهم داشت از پروژه هاي سازندگي بهره مند نشد . با وجود پروژه سد شهيد رجائي و چهاربانده نمودن جاده كناره ، اين بيان ارزنده كه محروميت استان مازندران در زير پوشش سبزش پنهان ميباشد . همچنان مورد تائيد همگان بود زيرا علاوه بر مشكلات دوره اول ،تخريب جنگل ومراتع ،با صرفه نبودن توليد محصولات كشاورزي ، عدم توجه به بخش گردشگري را می توان از موانع اصلي توسعه استان در این دوران برشمرد . مسائل سیاسی و اجتماعی استان هم تابع جو حاکم بر کشور بود . از سال 1374 عزل ونصب ها رنگ وبوي سياسي گرفت كه بعدآ به جريان راست معروف شدند .پستهاي اجرائي هم به نزديكان اين جريان واگذار ميشد . زمينه بروز انديشه سياسي متفاوت به صورت شفاف فراهم نبود هر چند كه رگه هاي محكم به اصطلاح امروز چپ انديشي در مقابل جريان راست در بدنه جامعه مدني استان وجود داشت كه با نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري 1376 ظهور اين جريان قوت بيشتر گرفت كه امروز به عنوان يك جريان قوي در استان در مسائل مختلف تاثيرگذار مي باشد.

3- دوره اصلاحات : با پيروزي جريان اصلاحات در انتخابات 1376 ، سکان مدیدیت استان مازندران به کشاورزیان (دوم) ، انصاری و پنجه فولاد گران سپرده شد . اگر چه شعار خاتمی و هم فکرانش توسعه سیاسی بود اما دولت بیشتر عملگرا و دنباله روي برنامه هاي هاشمي رفسنجاني و کارگزاران معتقد به سازندگی بود. مضافآ كشور بايد بر اساس برنامه پنج ساله اداره ميشد ، استانداران منتخب دولت با اعتقاد به توسعه سیاسی در عمل در بخش عمران و توسعه اقتصادی فعالیت بیشتری از خود نشان دادند.به ویژه در بخش گردشگری افق جدیدی را گشودند. مطالعات سند توسعه استان كليد خورد. استان مازندران به دليل توليد بعضي از محصولات استراتژيك كشور مانند برنج و مركبات به عنوان قطب كشاورزي شناخته شد .
تاسيس بندر امير اباد به دليل همجواري با كشور هاي تازه استقلال يافته بلوك شرق و ترانزيت كالا اين كشورها از اهميت خوبي برخوردار شد. رفاه نسبي مردم بعد از جنگ موجب شد فضاي گردشگري و تفريحي استان به شدت مورد توجه قرار گيرد و موجب رشد املاك استان شد. راه هاي دسترسي هوائي و زميني مورد توجه ويژه قرار گرفت وتوسعه فرودگاه ها و تعريض جاده هراز و فيروز كوه در دستور كار قرار گرفت .در حقيقت اهداف سازندگي دولت اقاي هاشمي ادامه داشت . در مقابل فضاي سياسي و اجتماعي با آمدن مجدد آقاي كشاورزيان به استان بازتر شد و توقع مي رفت عزل ونصبهاي گسترده اي صورت گيرد .
برعكس ادعاهای انجام شده ، اين جريان كمترين جابجائي را داشت . تنها در سطح معاونين استاندار، فرمانداران ، و بعضي از مديران استانداري كه حق مسلم هر استاندار است ، بيش از نيمي از مديران دستگاه هاي اجرائي در پستشان ماندند و تا آنجا که كساني كه منش جريان راست را در كارنامه خود داشتند در زمان اصلاحات ارتقاء يافتند و مدير كل شدند. از همه مهمتر آناني كه جابجا ميشدند در ديگر نهاد امكان بكار گيريشان فراهم بود و جريان چپ توان ممانعت را نداشت . با در نظر گرفتن همه جوانب اين جريان تعامل بيشتري با جريان راست داشت.

4- دوره اصولگرايان : با پيروزي دكتر محمود احمدي نژاد در سال 1384 لازم است اين دوره را به سه مرحله كه سه استاندار را به خودش ديد. مجزا ارزيابي شود .

1-4 - در پي قدرت گرفتن اصواگرايان دي ماه 1384 ابوطالب شفقت با كارنامه ای مشخص بيش از 3 سال سكان استان را بدست گرفت. عدم آشنائي به برنامه هاي پنج ساله كشور و سند توسعه استان باعث شد تا در روز معارفه خويش توسعه روستا را برنامه راهبردي خود در استان اعلام نمود . اما با گذشت نيمي از عمر مديريتش تغييراتي اساسي در او ديده شد و سعي مي نمود برنامه محور نشان دهد . البته نه حمايت از برنامه پنج ساله سوم و اجراي برنامه چهارم و پيگيري سند و اجراي اصلي ترين قابليت هاي توسعه استان بلكه حمايت از بنگاه هاي زود بازده و سفر هاي استاني ، پروژه اول كه حمايت از بنگاه هاي زود بازده بود در سراسر كشور ناكام بود وفقط موجب افزايش نقدينگي شد و اين استان با تخصيص 12473140ميليون ريال اعتبار موجب كاهش دو رقمي بيكاري نشد .
بخش گردشگري مورد بي مهري قرار گرفت وهزينه توليد محصولات كشاورزي رو به افزايش نهاد . اما در بحث سياسي دوستان و همفكران نظامي اقاي شفقت اتاق انتصابات را به عهده گرفتند و عزم را جزم نمودند تا سطح پائين ترين پست كارشناسي دست اصلاح طلبان را كوتاه نمايند و الباقی قصه...

2-4- از تير ماه 1387 كريمي به مدت 16 ماه استاندار مازندران شد . انگيزه آمدن و رفتنش معما بود . البته اختلاف بين نمايندگان مجلس ، داشتن حكم استاندار دركارنامه مديريتش براي رسيدن به منصب بالاتر دلايل قانع كننده بود.وی در اين مدت كوتاه ريل سياسي قبل از خودش را حفظ نمود و در بحث عمراني استان مطلعات شاخصهاي توسعه استان را برنامه كاري خود اعلام كرد . غافل از اينكه اين شاخصها قبل از 1384 مطالعه شده بود واز دل آن سندي توسعه استان تصويب شد و حداقل كار ايشان پيگيري اين شاخصها بود نه نقطه سر خط .

3-4- آخرين استاندار دكتر محمود احمدي نژاد بعد از شكاف بين اصوالگرايان از ابان 1388 سيد علي اكبر طاهائي ميباشد كارنامه مديريتي وی مبتني بر روش سنتي كه مختص به رويه خودش مي باشد،بود . در گذشته پست معاون سياسي و دوره سرپرستي استانداري مازندران به عهده داشت . با آمدن حاجي ( دوم ) استانداري را ترك نمود و با راي مردم غرب استان به مجلس شوراي اسلامي راه يافت و سپس استاندار گيلان شد . بعد از دوم خرداد از استانداري گيلان عزل شد از آن طرف با كمك دوستان نزديك به اصلاح طلبانش در دولت خاتمي تا معاونت وزيركار پيش رفت . از اين طرف به يمن نزديكي با دوستان اصوالگرا در دولت نهم باقي ماند تا اينكه به عنوان استاندار مازندران جايگزين كريمي شد .

وي زماني به استان مازندران آمد كه بخش عمده اي از مصوبات سفر رئيس جمهور در استان بر زمين مانده وشاخص هاي اهداف كمي سند توسعه استان رشد لازم را نداشتند و استان از 53/3 سهم سرمایه گذاری مورد نیازازکل کشور و 8/1 در رشد سالانه بهره وری سرمایه و از 8/4 رشد سالانه بهره وری نیروی کار وكاهش بيكاري وديگر اهداف سند توسعه بازمانده بود . طاهائي بجاي توجه کامل به اينگونه شاخصها توسعه استان به گونه اي دیگر رفتار كرد تا براي اولين بار نماندگان مردم درمجلس شوراي اسلامي نسبت به مديريت عملكرد او ، تحقیق و تفحص از استانداری مازندران را به تصويب رساندند . از منظر سياسي جريان حاكم بر استان سرگرم پالايش وجابجائي نيروها درون جناحي خود بودند . و مقربان جريان حاكم براي كسب صندلي قدرت مسابقه ناسزا گوئي به روساي جمهور سازندگي و اصلاحات براه انداخته بودند .

به هر ترتیب در اين نوشتار پيشنهاد مي شود همه كساني كه دلشان براي استان مي تپد تلاش نمايند تا از بين مديران استاني يا ملي مازنی با سوابق اجرائي موفق استانداری بومی را پیشنهاد دهند. تا مردم با فرهنگ استان كه در انتخابات رياست جمهوري 24 خرداد حماسه سياسي خلق كردند با انتخابي اصلح از سوي دولت طعم تغيير را بچشند و با كليد تدبير و اميد قفل هاي توسعه استان را باز شده ببينند .